زن ایرونی زن ایرونی بعد از طلاق برگشتم مشهد خونه ی مادرم مادرم گفت لوازمتو بفروش میخوای چیکار؟ منم همه رو به جز چینی هامو فروختم پولشو مادرم ازم گرفت گفت بهم قرض بده منم دادم به شوهر خواهرم نگفتیم که من طلاق گرفتم
ادامه مطلب ... وقتی برگشتم دیگه انگار هیچ علاقه ای به علی نداشتم کلا بی خیالش شدم میرفتم سر کار تو یه مطب دندانپزشکی تا 9 شب اونجا بودم ماهی 40 تومن میدادن اما محیطش خوب بود خانوم بود و من راحت بودم چند ماهی گذشت تا اینکه یه روز که رفتم خونه دیدم مادرم گفت : یه چیزی میگم غر نزنیا گفتم چی؟ گفت علی داره میاد مشهد ادامه مطلب ... رفتم تهران دنبالش گشتم اول رفتم دم خونه ی دوستش ماه محرم بود التماسش کردم تا بهم همه چیزو بگه منو مادرمو برد پاتقش گفت معتاد شده ادامه مطلب ...
|
||
![]() |